چرا برخی از فریلنسرها با شکست رو به رو می شوند؟

در یک ادمین تا کنون مقالات آموزشی زیادی در مورد آزادکاری نوشته شده، اما همانطور که می دانید آزادکاری چندان هم کار ساده ای نیست و پیش می آید که یک آزادکار پس از ورود به حوزه آزادکاری و مدتی کار کردن به این شکل، با شکست رو به رو می شود.

ممکن است شما به عنوان یک آزادکار تمامی نکات مورد نیاز برای رسیدن به موفقیت را رعایت کنید اما با این وجود گاهی اوقات برخی شکست ها غیر قابل پیشبینی هستند و دلیلش هم برای خیلی از افراد نامشخص هستند. اما دلایل این شکست های غیر منتظره در آزادکاری رمز و راز نیستند و با کمی توجه بیشتر می توان به آن دلایل پی برد، دلایلی که در این مقاله به آنها اشاره می شود.

۶ دلیل مخفی در شکست آزادکارها

فرض کنید شما همه کارها را به درستی انجام می دهید اما همواره نتایج اشتباهی به دست می آورید. آزادکاری نباید چنین نتایجی به دنبال داشته باشد پس این شکست ها چرا پدید می آیند؟ در ادامه ۶ دلیل شکست آزادکارها ذکر شده که پیش از این کمتر در موردشان بحث به میان آمده است:

• از کارتان لذت نمی برید

شاید حقیقت این باشد که شما اصلا نمی خواستید آزادکار باشید. شاید اکثر دوستان شما به آزادکاری روی آورده بودند و شما هم خواستید آن را امتحان کنید و یا اینکه شغل پیشین خود را از دست داده اید و می خواهید تا پیدا کردن شغلی دیگر، به آزادکاری مشغول شوید. موفقیت در آزادکاری تلاش و کوشش بسیار زیادی می طلبد. وقتی از کسب و کار آزادکاری خود خوشتان نیاید و به آن اهمیت ندهید، به حد کافی تلاش کردن برای رسیدن به موفقیت برایتان خیلی سخت تر می شود.

• هنوز به اندازه کافی استعدادش را ندارید

فضای رقابتی میان آزادکارها بسیار جدی است و اگر بخواهید در این رقابت از رقبای خود پیش باشید باید در کار خود یک حرفه ای باشید. اگر به تازگی در زمینه خاصی شروع به کار کرده اید، آزادکاری می تواند برای شما خیلی مشکل باشد. بهتر است ابتدا به اندازه کافی در کار مورد نظر خود مهارت کسب کنید و بعد به آزادکاری روی آورید. این یعنی باید برای مدتی برای دیگران کار کنید یا حتی سر کلاس درس بنشینید.

• خدمات خوبی به مشتریان خود ارائه نمی کنید

یکی از مهم ترین بخش های آزادکاری، خدمات رسانی خوب به کارفرما است. حتی اگر در کار خود یک حرفه ای تمام عیار باشید ولی خدمات رسانی خوبی نداشته باشید باز هم احتمال شکست خوردن شما زیاد است. بنابراین باید بلد باشید که چطور با کارفرمای خود رفتار کنید و چه خدماتی را چطور به کارفرمایان خود ارائه کنید که بتوانید رضایت آنها را جلب کنید.

• خیلی راحت ناامید می شوید

آیا معمولا زود ناامید می شوید؟ آیا عادت دارید که کارها را شروع کنید و ناتمام رهایشان کنید؟ اگر کمی انتقاد کافی است که شما دلسرد شوید یا اگر پروژه های نیمه تمام زیادی دارید که نمی خواهید آنها را به پایان برسانید، پس آزادکاری احتمالا انتخاب مناسبی برای شما نیست. موفق شدن در آزادکاری زمان می برد و افرادی که خیلی زود از کار خود ناامید می شوند نمی توانند به موفقیت برسند.

• به اندازه کافی کار نمی کنید

آزادکاری یعنی اینکه می توانید صبح ها دیر از خواب بیدار شوید و وقت بیشتری به تفریح اختصاص دهید. درست است؟ خیر. هر کس که برای مدتی به آزادکاری مشغول است این را می داند که برای یک آزادکار خوب بودن باید با جدیت تمام و به سختی کار کرد. قطعا به عنوان یک آزادکار می توانید خودتان برای خودتان جدول کاری طراحی کنید ولی اگر می خواهید به اندازه کافی درآمد داشته باشید یا اگر انتظار موفقیت را دارید باید تمام وقت کار کنید. چناچه آزادکاری را فقط به این دلیل انتخاب کردید که فکر می کردید کار ساده و آسانی است باید بدانید که سخت در اشتباه هستید.

• رایگان کار می کنید

برخی از آزادکارها از اینکه به خاطر خدماتی که ارائه می دهند پولی دریافت کنند زیاد خوششان نمی آید. شاید خجالت می کشند درخواست پول کنند یا فکر می کنند کار زشتی است. ولی باید بدانید که آزادکاری هم مثل هر شغل دیگری درآمدزا هست و شما حق دارید به خاطر تخصص خود درآمد کسب کنید. اگر درآمدی از آزادکاری به دست نیاورید کم کم دلسرد می شوید و آن را کنار خواهید گذاشت. شما باید در تخصص خود برای کارتان بازاریابی کنید و سعی کنید در قیمت خدمات خود نیز با دیگر آزادکار ها به رقابت بپردازید.

آیا می توانید از شکست فرار کنید؟

اگر یک آزادکار در حال شکست هستید نمی خواهد زیاد نگران باشید. شاید هنوز برای تغییر وضعیت دیر نشده باشد. اگر سوال های زیر را از خودتان بپرسید ممکن است بتوانید کسب و کار آزادکاری خود را دچار تغییر و تحول کنید و از شکست فرار کنید:

• آیا واقعا می خواهید آزادکار باشید؟ یا اینکه از آزادکاری خسته شده اید؟ سعی کنید تا حد ممکن با خودتان صادق باشید.
• آیا واقعا می خواهید به اندازه کافی تلاش کنید؟‌ اگر می خواهید آزادکار باشید، آیا می توانید به سختی کار کنید.
• آیا دیگران فکر می کنند شما در کار خود حرفه ای هستید؟ معمولا ما خودمان نمی توانیم نقاط ضعف خود را ببینیم، بهتر است نظرات دیگران را در مورد خودمان بپرسیم.
• آیا حاضرید برای کسب و کار آزادکاری خودتان بازاریابی کنید و خدمات خود را به فروش برسانید؟

اگر پاسخ شما به بیشتر سوال های بالا منفی است پس به احتمال خیلی زیاد شکست اجتناب ناپذیر است اما اگر بیشتر پاسخ های تان مثبت باشد پس هنوز امید هست که بتوانید از شکست جان سالم به در ببرید. از همین حالا شروع کنید و سعی کنید شرایط را برای خودتان تغییر دهید.

نوبت شماست

اگر مدتی است به آزادکاری می پردازید، آیا تا به حال این سوالات را از خود پرسیده بودید؟ چه مشکلات پنهان دیگری به ذهنتان می رسد که می تواند یک آزادکار را با شکست مواجه کند؟ ما را از دیدگاه های خود آگاه کنید.