بررسی مشکلات کسب درآمد از طریق وبلاگ نویسی در ایران

وبلاگ نویسی یکی از آن کارهایی است که مدام در حال پیشرفت است و هر روز اوضاع بهتر و مناسب‌تری پیدا می‌کند. بسیاری از افراد در سراسر دنیا توانسته‌اند از طریق همین وبلاگ نویسی به شهرت و اعتبار برسند و با درآمد حاصل از آن زندگی خود را بچرخانند. خیلی از وبلاگ نویس‌ها با به کار گیری روش‌های صحیح بازاریابی محتوا و تولید محتوای با ارزش توانسته‌اند وبلاگ خود را به موفقیت‌های چشم‌گیری برسانند.

مسلما این وبلاگ نویس‌های موفق هدف اولیه‌شان پول نبوده چون اگر چنین بود در مدت کوتاهی ناامید می‌شدند و کار خود را متوقف می‌کردند. ولی قطعا کسب درآمد از وبلاگ در لیست اهداف آنها بوده و کسی هم نمی‌تواند منکر این مسئله شود. هیچ کس دوست ندارد همه دانسته‌ها و تجربیات خود را به صورت رایگان در اختیار عموم قرار دهد و این منطقی است که انتظار داشته باشد از طریق وبلاگ‌نویسی و به اشتراک گذاشتن اطلاعات خود از این طریق، پولی هم به دست آورد.

من به عنوان یک وبلاگ نویس بارها از طرف دوستان و مخاطبان خودم با این سوال مواجه می‌شوم که واقعا چطور می‌شود از طریق وبلاگ نویسی به درآمد رسید. مشخص است که خود من هم در ابتدای کار این سوال را بارها از خودم پرسیده‌ام. بنابراین حالا که کمی در این مورد اطلاعات پیدا کرده‌ام می‌خواهم در این مقاله کاملا صادقانه به این سوال تکراری از دیدگاه خودم پاسخ بدهم تا شاید راهنمایی باشد برای افراد دیگری که در آینده این سوال برای‌شان پیش می‌آید.

به صورت خیلی خلاصه باید بگویم که اوضاع کسب درآمد از طریق وبلاگ نویسی در ایران کمی با باقی کشورها متفاوت است. مشکلات اصلی وبلاگ‌های ایرانی در کسب درآمد همان موضوعی است که در ادامه به آن خواهم پرداخت.

مشکلات ایجاد شده توسط برندها و کسب‌وکارها

برندها و کسب‌وکارها، مهره اصلی در تبلیغات هستند. این برندها هستند که تصمیم می‌گیرند در یک وبلاگ محصول خود را تبلیغ کنند یا به یک وبلاگ نویس اجازه می‌دهند تا محصولات آنها را نقد کند. ولی برندها و کسب‌وکارهای ایرانی چه نقشی در مشکلات کسب درآمد از طریق وبلاگ‌نویسی در ایران دارند؟

مشکل اول: جدی نگرفتن وبلاگ‌ها

هر برندی برای تبلیغ محصولات خود به این موضوع توجه می‌کند که از چه رسانه‌ای استفاده کند که بیشترین توجه را به سوی محصولات خود جذب کند. در ایران پاسخ این سوال برندها معمولا تلویزیون است چون بیشترین مخاطب را دارد و افراد بیشتری تبلیغات شرکت را می‌بینند. البته این طرز فکر کاملا منطقی و صحیح است.

از طرفی به تبلیغات تلویزیونی مثلا برای بانکها توجه کنید. گاهی آنقدر یک موضوع پیش پا افتاده را با شعر و آهنگ به شکلی بدیهی مطرح می کنند که همه ما کلافه می شویم و انتقاد می کنیم که این چه وضع تبلیغ است. اما باید بگم که این ما هستیم که اشتباه می کنیم. اتفاقا آنها مخاطبان خود را بخوبی می شناسند. هنوز تعداد زیادی از مردم این کشور برای استفاده از دستگاه های خودپرداز دچار مشکل جدی هستند و باید به ساده ترین شکل ممکن با آنها صحبت کرد. / امیر مهرانی

اما از سوی دیگر خود برندها هم در رشد نکردن درآمدزایی در وبلاگ‌ها سهیم هستند. اگر برندها توجه بیشتری به وبلاگ‌ها داشته باشند و آنها را جدی بگیرند، وبلاگ‌های ایرانی هم این امکان را پیدا می‌کنند که رشد کنند و به مرحله کسب درآمد برسند. برندهایی که با بررسی دقیق، وبلاگ‌های برتر برای تبلیغ محصولات خود را پیدا می‌کنند و خود را در آن وبلاگ‌ها تبلیغ می‌کنند نه تنها به سود خودشان قدم برداشته‌اند بلکه در پیشرفت وبلاگ‌ها هم نقش مهمی ایفا کرده‌اند.

مشکل دوم: آشنا نبودن به شیوه تبلیغات در وبلاگ‌ها

از میان تعداد محدودی از برندها که تبلیغات در وبلاگ‌ها را جدی می‌گیرند، اکثرا با مفهوم صحیح تبلیغات وبلاگی آشنایی کاملی ندارند. معمولا این‌طور تصور می‌کنند که با پرداخت مبلغ مشخصی به یک وبلاگ می‌توانند تا مدت زمان مشخصی یک بنر تبلیغاتی در سایدبار به بازدیدکننده‌های آن وبلاگ نشان دهند. این روش نه تنها برای آن برند چندان سودمند نیست، بلکه برای وبلاگ مربوطه هم نتیجه چندان خوبی به همراه ندارد:

 این روزها تبلیغات کناری که اغلب در سایدبار وبلاگ‌ها قرار می‌گیرند، تا حدود زیادی کلیشه‌ای شده‌اند و بازدیدکننده نیز آن‌ها را جزئی از وبلاگ نمی‌بیند! امروزه برای این‌که تبلیغات موثری داشته باشیم، به جای پرداخت هزینه، جهت نمایش لوگو و بنر تبلیغاتی، باید به سمت تبلیغات هوشمند و واقع‌گرا برویم و تبلیغات را به متن اصلی بکشانیم. تولیدکنندگان و صاحبان صنایع و خدمات می‌توانند با جلب اعتماد وبلاگ‌نویسان معتبر، به جای هدر دادن بودجه‌های تبلیغاتی تحت وب خود، از این گروه از لیدرهای وب بخواهند تا محصولات و خدمات‌ را به خوانندگان خود معرفی نمایند. حتی با توجه به روح وبلاگ‌ها باید دست نویسندگان را برای تحلیل و انتقاد از محصولات نیز باز بگذارند. / صادق جم

اکنون دیگر تبلیغات بنری تنها راه و بهترین راه تبلیغات در وبلاگ نیست. از روش‌های دیگر تبلیغات در وبلاگ می‌توان به پست‌های اسپانسر اشاره کرد که طی آن یک وبلاگ‌نویس با دریافت یک هزینه مشخص از یک محصول از یک شرکت در یک پست از وبلاگ خود می‌نویسد و در مورد آن توضیح می‌دهد و ویژگی‌های مثبت آن را برمی‌شمارد. روش دیگر این است که یک شرکت محصول جدید خود را در اختیار چند وبلاگ‌نویس برتر در همان زمینه می‌گذارد تا آن را مورد نقد و بررسی قرار دهند. البته روش‌های تبلیغات و درآمدزایی وبلاگی بسیار زیاد هستند و در این مقاله نمی‌خواهم به آنها بپردازم، ولی منظور کلی این است که خیلی از برندها اصلا با این روش‌ها آشنا نیستند که این اصلا خوب نیست.

مشکلات ایجاد شده توسط مخاطبان

مخاطبان و بازدیدکننده‌ها هم به عنوان افرادی که محتوا برای آنها تولید می‌شود و تبلیغات برای آنها به نمایش گذاشته می‌شود، نقش مهمی در به درآمد رساندن وبلاگ‌ها دارند. ولی باز هم متاسفانه در ایران مخاطبان وبلاگ‌ها مشکلات بزرگی سر راه وبلاگ‌ها قرار می‌دهند که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مشکل اول: جدی نگرفتن وبلاگ‌ها

مشکل اصلی و اساسی این است که تعداد افرادی که مطالب وبلاگ‌ها را در ایران می‌خوانند و دنبال می‌کنند هنوز خیلی کم است. اکثر افراد فقط به خواندن تیترهای روزنامه‌ها بسنده می‌کنند و دیگر به دنبال مطالعه بیشتر در زمینه‌های مختلف نمی‌روند. آن تعدادی هم که کمی مطالعه را جدی می‌گیرند تصور می‌کنند که مطالعه فقط به معنی خواندن کتاب است.

نمی‌خواهم بگویم که روزنامه‌ها و مجلات و کتاب‌ها برای مطالعه مناسب نیستند، فقط می‌خواهم بگویم وبلاگ‌ها و محتوای دیجیتال هم می‌توانند به صورت جدی مورد مطالعه قرار بگیرند. هنوز خیلی از افراد مطالب نوشته شده در وبلاگ‌ها را هر چقدر هم که باارزش باشند دنبال نمی‌کنند. نتیجه این عدم استقبال به پیشرفت نکردن وبلاگ‌ها و کندتر شدن روند به درآمد رسیدن وبلاگ‌ها منتهی می‌شود.

مشکل دوم: توقعات نادرست از وبلاگ‌ها

یکی دیگر از مشکلات این است که بازدیدکننده‌ها توقعات نادرست و نابه‌جایی از وبلاگ‌ها دارند که البته در این مورد تا حدودی می‌توان گفت خود وبلاگ‌ها هم بی‌تقصیر نیستند چون مخاطبان را بد عادت کرده‌اند. بسیاری از مخاطبان وبلاگ‌های ایرانی انتظار دارند که وبلاگ‌ها تمامی محتوای خود را به طور کاملا رایگان در اختیارشان قرار دهند. اگر یک وبلاگ مثلا آموزشی بخشی از محتوای آموزشی خود را به صورت غیررایگان در وبلاگ خود ارائه کند شدیدا مورد انتقاد قرار می‌گیرد، یا اگر یک مطلب اسپانسر شده در یک وبلاگ منتشر شود، بازدیدکننده‌ها اصلا خوششان نمی‌آید.

قابل تذکر است که بازدیدکننده‌ها باید در نظر داشته باشند که وبلاگ‌ها هم احتیاجات مالی دارند و برای اینکه بتوانند به کار خود ادامه دهند مجبور هستند از روش‌های مختلف به کسب درآمد بپردازند.

مشکلات وبلاگ نویس‌ها

وبلاگ نویس‌ها هم در به درآمد رسیدن وبلاگ‌ها مشکلات زیادی ایجاد می‌کنند در حالی که شاید خودشان این موضوع را ندانند. حتما از خودتان می‌پرسید یک وبلاگ‌نویس چطور می‌تواند در درآمدزایی وبلاگ مشکل ایجاد کند:

مشکل اول: تفکرات اشتباه در مورد وبلاگ نویسی

بارها در این مورد نوشته‌ام. هر روز تعداد زیادی وبلاگ جدید به وجود می‌آیند و بعد از مدت کوتاهی هم به کار خود پایان می‌دهند. علتش این است که اکثر وبلاگ نویس‌ها با هدف کسب درآمد شروع به وبلاگ نویسی می‌کنند و بعد از مدت کوتاهی که به نتیجه نمی‌رسند وبلاگ نویسی را کنار می‌گذارند. درست است که یکی از اهداف شما در وبلاگ نویسی باید کسب درآمد باشد ولی نباید تنها هدف شما همین باشد.

همین تفکر اشتباه باعث می‌شود وبلاگ نویس‌ها موضوعاتی را برای وبلاگ خود انتخاب کنند که متداول‌تر هستند چون فکر می‌کنند با این کار زودتر به درآمد می‌رسند. در نتیجه تعداد وبلاگ‌هایی که موضوعات متفاوت و خاص دارند کم می‌شوند و این موضوع سبب می‌شود که هم تعداد مخاطبان محتوای اینترنتی کاهش یابد و هم اینکه وبلاگ‌ها کمتر جدی گرفته شوند.

مشکل دوم: ناآشنا بودن به شیوه صحیح کسب درآمد

از سوی دیگر تعداد زیادی از وبلاگ‌ نویس‌ها با شیوه‌های مختلف و صحیح کسب درآمد از وبلاگ نویسی آشنا نیستند. روش‌های اشتباه درآمدزایی در خیلی از وبلاگ‌های ایرانی قابل مشاهده است. وبلاگ‌هایی که با بنرهای تبلیغاتی اشباع شده‌اند و جایی برای خود محتوا باقی نگذاشته‌اند. احتمالا مدیران این وبلاگ‌ها با بقیه شیوه‌های کسب درآمد از وبلاگ آشنایی نداشته‌اند که چنین اشتباهی را مرتکب شده‌اند که این هم برمی‌گردد به عدم آموزش صحیح وبلاگ نویسی.

مشکل سوم: جدی نگرفتن توانایی‌ها

آن دسته از وبلاگ نویس‌های ایرانی هم که دو مشکل بالا را ندارند، توانایی‌های خود را جدی نمی‌گیرند. شاید اعتماد به نفس کافی را ندارند و شاید هم فکر می‌کنند برای به درآمد رساندن وبلاگ‌شان هنوز زود است که اقدام کنند. علت هر چه که هست این وبلاگ نویس‌ها با اینکه امکانش را دارند ولی شروع به درآمدزایی نمی‌کنند. این بلاگرها بهتر است بدانند که وقتی وبلاگ‌شان به مرحله درآمدزایی برسد آنها هم تمایل بیشتری به ادامه کار وبلاگ‌شان پیدا می‌کنند و محتوای بهتری را هم تولید می‌کنند.

نتیجه

نتیجه اینکه امیدوارم با نوشتن این مطلب حداقل من توانسته باشم در روشن کردن مشکلات این راه قدم کوچکی برداشته باشم. شما نیز اگر در این مورد نظری دارید یا فکر می‌کنید در این زمینه اشتباه می‌کنم یا توضیحی دارید که به این مقاله اضافه کنید و یا راه حلی به ذهن‌تان می‌رسد خیلی خوشحال می‌شوم آن را در بخش دیدگاه‌ها بنویسید تا دیگران هم با خواندن دیدگاه‌های شما درک بهتری از این مسئله پیدا کنند.