شاید دیدن این تیتر در وبلاگ یک ادمین برای شما کمی تعجب آور باشد! راستش برای خودم هم همینطور است. چند روز پیش تولد ۸ سالگی یک ادمین بود و متاسفانه رغبتی برای نوشتن دربارهاش نداشتم. اگر بخواهیم وبلاگ را هم همچون چیزهای دیگر ببینیم؛ اگر به آن نرسی دیگر جانی ندارد که بخوای برایش تبریک تولد بنویسی و یا به خوانندگانش تبریک بگویی که از لحظه آغازش آن را خواندهاند.
این روند برای من کمی دشوار بود که ببینم وبلاگی که از روزهای نوجوانیام در آن نوشتهام و هنوز خیلیها من را با نام آن میشناسند دیگر زنده نباشد. برای همین تصمیم گرفتم که مجددا در آن بنویسم. اما این بار با سبکی جدید و محتوایی متفاوت.
من در ۳ سال گذشته بارها تلاش کردهام تا یک ادمین را مجددا زنده کنم. اما دست و دلم به تولید محتوای فنی و آموزشی در زمینههای بازاریابی و تکنولوژی نمیرفت. طی همین ۳ سال گذشته هر روز زندگی کاری من، پر از تصمیمگیریهای بزرگ و کوچک بوده است. بسیاری از این تصمیمها باعث شدهاند که من در زندگیام پیشرفت کنم و بسیاری هم برعکس! دلم میخواست اینها را بنویسم. اما وبلاگ فرنیان جای نوشتن در رابطه با زندگی کاریِ شخصی من نبود و قوانین خودش را داشت؛ وبلاگ شخصیام هم آنچنان خوانندهای نداشت و اگر مینوشتم باز هم صدایم به دست مخاطبی که میخواهم نمیرساند.
به همینجهت تصمیم گرفتم که مجددا در یک ادمین بنویسم. هرچه باشد، کاربرانی که آن را دنبال میکردند ممکن است مجددا به آن بیایند و نوشتههای من را بخوانند.
اما قرار است در مورد چه چیزهایی بنویسم؟
راستش همهچی! هر چیزی که بتواند به شما به عنوان خواننده وبلاگ یک ادمین که لطف کردهاید و بیش از چند سال است که نوشتههای ما را (که بهتر است بگویم من را) دنبال میکنید، در بهبود زندگی کاری و شخصیتان کمک کند. این نوشتهها ممکن است در رابطه با مسائل حقوقی راهاندازی کسبوکار باشد تا این که چگونه صبحها راحتتر از خواب بیدار شوید! میخواهم تجربیاتم (هرچند کم) را در قالب نوشتههای وبلاگی نامنظم و با پراکندگی موضوعی بالا با شما به اشتراک بگذارم.
کافهنشینی برای من تقریبا تبدیل به یک عادت شده است؛ هم عادت و هم تفریح. این که برای چند ساعت در کنار دوستان مینشینی و همراه با یک قهوه، در مورد چیزهایی که بینتان مشترک است صحبت میکنی میتواند خستگی یک روز طولانی و پر از تصمیمهای مختلف را بگیرد و با خیال آسودهتری به خانه بروی.
بیشتر اوقات که به همراه دوستانم به کافه میرویم تقریبا از هیچ وسیله الکترونیکیای استفاده نمیکنیم. هدفمان این است که بتوانیم چند ساعتی که شاید به سختی توانستهایم هماهنگش کنیم را با هم بگذرانیم و حرف بزنیم.
اما کافهنشینی جمعههای من با دیگر نوع کافهنشینی ها متفاوت است. همیشه ساعت ۴ به کافهای که نزدیک خانه است میروم تا بتوانم چند ساعتی تنها باشم و بتوانم ذهنم را مرتب کنم. جمعهها حتما لپتاپم یا تبلتم همراهم است و یا در حال مطالعهام یا در حال نوشتن. اما مدتیاست که مجددا به استفاده از ابزارهای Mind Mapping روی آوردهام. شاید مهمترین دلیلش زیاد بودن تعداد تصمیمهایی است که باید در طی روز بگیرم و به عنوان مدیر یک شرکت کوچک، باید تا حد ممکن جلوی این اشتباهات را بگیرم.
چندین ماه پیش اپلیکیشن Mindnode را برای لپتاپ و گوشیام خریداری کردم اما به اندازه این روزها از آن استفاده نمیکردم. با استفاده از این ابزار من تمامی مسائل و مواردی که باید دربارهشان فکر کنم و برایشان تصمیم بگیرم و یا برنامهریزی کنم را به صورت شاخهای مینویسم و بهترین را انتخاب میکنم.
پن: گرچه نمونه فوق یک نمونه نمایشی است و نمونهای که در عمل از آن استفاده میکنم بسیار پیچیدهتر و شلوغتر است.
اما مهمترین نتیجهای که در استفاده از این ابزارها گرفتم این است که باید به صورت مداوم از آنها استفاده کنید. به صورت مداوم شاخهها را گسترش دهید و بزرگترشان کنید. اگر هر تصمیم به چند شاخه مختلف تقسیم میشود و شما یکی از آنها را انتخاب میکنید؛ سریعا باقی شاخهها را حذف نکنید. بگذارید چند ماه بگذرد و سپس حذفشان کنید. شاید پس از گذشت چند روز یا چند هفته به این نتیجه برسید که باید مجددا تصمیم بگیرید و دوباره انتخاب کنید. یادتان باشد که:
قرار نیست همیشه با یک تصمیم زندگی کنید. تصمیم بگیرید و اگر خوب پیش نرفت، تصمیمتان را عوض کنید و به سراغ گزینه بعدی بروید.
اما توصیه میکنم که این کار را جایی به جز محل کار و منزلتان انجام دهید. ممکن است در محل کار یا خانه، جهتگیری شما نسبت به مسائل متفاوتتر از جایی که برای چند ساعت مینشینید و فکر میکنید باشد.
عضو لیست ایمیلی ما شوید تا آخرین نوشتههای یک ادمین برایتان ایمیل شود
۸ دیدگاه
سلام خدمت جناب فاطمی عزیز
واقعا از نوشته هات لذت میبرم خیلی خوب مینویسی
سلام مسعود جان من هنوزم هم طرفدارتم و هم سایت رو دنبال میکنم پس هیچوقت نا امید نشو و شدیدا به کارت ادامه بده من یکی که پشتتم دوست دارت حجت :)
ممنونم حجتجان
سلام.
خوشحال شدم که دوباره به نوشتن ادامه دادید.
خواهش میکنم
خیلی خوب است که دوباره اینجا نوشتید.
حسابی گرد و خاک رویش نشسته بود و گناه داشت :-)
نوشتن از قهوه و کافه اتفاق خوبی است. قهوه اینقدر ارج و قرب دارد که ارزش دارد دربارهاش نوشت و خواند.
شاد و موفق باشی.
ممنونم که دنبال میکنید محسنجان
من که از نوشتنتون خوشم اومد امیدوارم به کارتون ادامه بدید و در تمامی زمین ها موفق باشید مخصوصا* کار *
من تازه کارم و تازه یه وبلاگ راه انداخته و دارم تو این زمینه تجربه کسب می کنم .
شما چه دیدگاهی دارید؟